خرابکاری
اینجا داشتیم صبحانه می خوردیم برای چند لحظه از آشپز خونه اومدم بیرون ودیدم دیگه صدات در نمیاد...... .بـــــــله .خرابکاری دست انداختی توی پنیر چنگ زدی بهش .بهش ای بچه ...... تا گفتم گلسا فرار کردی ...
نویسنده :
مامانی الهام
21:18